جدول جو
جدول جو

معنی اتنده شر - جستجوی لغت در جدول جو

اتنده شر
این اندازه از سطح
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پِ / پَ هََ دَ / دِ)
برندۀ انده (اندوه). آنکه غم و اندوه را از بین می برد. تسلی دهنده:
دبیری بیاورد انده بری
همان ساخته پهلوی دفتری.
فردوسی.
مهر فرزند بر خواجه فکنده ست جهان
زآنکه چون مادر انده خور انده بر اوست.
فرخی.
خاقانی غریبم در تنگنای شروان
دارم هزار انده انده بری ندارم.
خاقانی، سبو و کوزه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
این مقدار جا، این محوطه
فرهنگ گویش مازندرانی
همان مقدار از سطح (اشاره به دور) به میزان آن محدوده، به
فرهنگ گویش مازندرانی